اپیزود هشتم: روایتی از کتاب زانتشنگان
دستهبندی: دین و زندگی
توضیحات
بعضی از ما محرم برایمان یک جور دیگر، کربلا یک جای دیگر و امام حسین، کس دیگری است. بعضی از ما که دستمان را به دست پدر و پدربزرگمان دادیم و اولین بار به هیئت رفتیم. بعضی از ما که گوشهی چادر مادر و مادربزرگمان را گرفتیم و اولین بار به مجلس روضه پا گذاشتیم. مایی که مادرهایمان برای سلامتیمان نذر حضرت ابوالفضل کردند. مایی که چند روز مانده به محرم وقتی بزرگترها میرفتند حسینه را سیاهی بزنند، چادر مشکیهای مادرمان را برمیداشتیم و برای خودمان تکیه میزدیم. برای همهی ما محرم داستان متفاوتی دارد. اما بشنوید از داستان روحالله رجایی در کتاب "زانتشنگان" از مجموعهی "کآشوب" نشر اطراف که سفرش به نیابت از پدربزرگ به کربلا را روایت کرده است. تقدیم به روح روح الله رجایی، کربلایی محمد رحیم و همهی آنهایی که آرزویشان سفر به کربلاست.